کار اصلی وزارت صنعت، معدن و تجارت مدیریت و برنامهریزی برای کالا است و کالا محور همه تصمیمگیریها محسوب میشود اما منظور صرفا کالای اساسی نیست. مدیریت تولید، مدیریت بازار و مدیریت تجاری خارجی کالاها از دیگر اقدامات در این وزارتخانه است که البته همه این مدیریتها باید در حوزه کالایی انجام شود زیرا کالا برای وزارت صمت همانند بچه برای مادر است البته پیش از ادغام این بچه با دو تربیت گوناگون بزرگ میشد. بدون ادغام نمیتوانستیم شاهد یک دیدگاه یکپارچه در کشور باشیم، فضای پیش از ادغام تکه تکه بود و سر و ته زنجیره تولید در دست یک متولی نبود.
در دوره پس از ادغام وزارت بازرگانی و صنایع و معادن با تدوین ماتریس روبرو، فلسفه و چرایی علت تصمیمگیریها در وزارت صنعت، معدن و تجارت شکل گرفت که این ماتریس حاصل ادغام و تحریمها بود و به ملاک تصمیمگیری اقتصادی تبدیل شد و بسیاری از تصمیمات راحتتر اتخاذ شد.